، تا این لحظه: 11 سال و 20 روز سن داره

پرنسس زیبای ما

یک پیش آمد

باورکنم که به این سرعت بزرگ شده ای ؟باورکنم که دیگرنوزادنرم ونازک دیروزنیستی؟باورکنم دندانهای کوچک شیری ات را؟همانهایی که تادیروززیرلثه صورتی رنگت پنهان بود... وقتی برای اولین بارروی پاهای کوچکت ایستادی ,به من نشان دادی که دیگربزرگ شده ای , نشانم دادی که گذرزمان سرعتش ازپلک برهم زدن هردویمان سریعتراست. مگرنه اینکه من دلم میخواهدتوبزرگ شوی؟بالنده شوی وتمام آرزوهایم رارنگ آمیزی کنی؟دلم میخواهدبزرگ وبزرگترشوی ومن مدرسه رفتنت,دانشگاه رفتنت ومهمترازهمه ""عروس شدنت ""راببینم وازدیدن اون همه خوشبختی لذت ببرم.... پس چه میشودکه گاهی اینگونه حسرت زده التماس ثانیه هایی رامی کنم که مدام غیب می شوند.... ...
29 ارديبهشت 1393

پ مثل پناه پ مثل پدر

                                           سلام فرشته زیبای من حالت خوبه عزیزدلم ؟ دخترم ,نازگل من: ناممکن است که احساس خودم رانسبت به توباواژه ها بیان کنم ,اینهاسرشارترین احساساتی هستندکه تاکنون داشته ام . بااین همه هنگامی که میخواهم اینهارابه توبگویم ویابنویسم واژه ها حتی نمی توانندذره ای ازژرفای احساساتم رابیان  کنند. گرچه نمی توانم جوهراین احساسات شگفت انگیزراآن زمان که دست میزنی ومیرقصی,خوشحالی میکنی وآوازمیخونی ویاحتی باپاه...
23 ارديبهشت 1393

سیزده ماهگی ومهمونی خاله رزی

سلام نخوچی مامان   عزیز دل مادر: امروزمن مینویسم وتصورمی کنم ,فرداتومیخوانی وتصورمیکنی هردولبخندمی زنیم من باتصوربزرگ شدنت وتوباتصورکوچک بودنت دخترم : تولدت آغازخوشبختی من ووجودت آرام بخش قلب من است ,بوئیدنت یادخدارادردلم زنده می کندونگاهت ترنم بهشت است چه زیبامراباخداصمیمی کردی وچه زیباترکه تومعجزه زندگی من شدی بهترینم ازخدامیخواهم هرچه برای بهترین بندگانش میخواهدبرای تونیزبخواهدوجایگاه تورادرردیف عزیزترین عزیزانش قراردهد(امین) ماهگیت مبارک یکسال ویک ماه ,سیزده ماه ,395روزباهم ودرکنارهم چه خوب گذشت اگرچه مریضیات,تب کردنات,دندون درآوردنات ,نخوابیدنای شب...
20 ارديبهشت 1393

دخترم

  اگرباران بودم آنقدرمی باریدم تاغبارغم راازدلت پاک کنم اگراشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگرگل بودم شاخه ای ازوجودم راتقدیم وجودعزیزت می کردم اگرعشق بودم آهنگ دوست داشتن رابرایت می نواختم اما...... افسوس که :نه بارانم ,نه اشک,نه گل ونه عشق اما..... هرچه هستم دوستت دارم ....... دوستت دارم سلام عزیزدلم .سلام گل قشنگم .سلام شیرین ادای من.سلام قندونباتم .سلام شیرین ترازعسل می دونی چیه عزیزم؟ داشتم به این فکرمی کردم که تواین چندسالی که تونیومده بودی چقدرزندگیمون ساده ویکنواخت بود,اماالان که توهستی هرروزمون یه جوری می گذره درسته که روندزندگیمون ...
16 ارديبهشت 1393

آتریساوباباش

دخترکه باشی میدونی اولین عشق زندگیت پدرته دخترکه باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیاآغوش گرم پدرته دخترکه باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تودستت بگیری ودیگه ازهیچی نترسی دستای گرم ومهربون پدرته هرکجای دنیاهم باشی ....................چه باشد,چه نباشد......................قویترین فرشته نگهبان پدرته (امیدوارم که خداباباتوبرات حفظ کنه وزیرسایه سبزش بزرگ بشی وقدبکشی ) دخترم امیدوارم که هرکس بهت میگه باپدرجمله بساز:بگی من باپدرجمله نمی سازم دنیام رومی سازم چطوری نازنین دختر؟.حال واحوال جنابعالی خداروشکربهتره ومن ازاین قضیه خیلی خوشحالم ... می...
13 ارديبهشت 1393

ایستادن وراه رفتن آتریساجونم

                شاهزداه قلبم زیباترین سلام دنیا طلوع خورشیداست آن رابدون غروبش تقدیمت می کنم دخترم : آگاه باش که زندگی فقط گفتن خواسته هایت نیست , زندگی به دست آوردن خواسته هایت است زندگی پراست ازشادی وغم تو,شادیهایت راباماتقسیم کن وغم هایت راباشادیهایت ازبین ببر نرسدروزی که جزصدای زیبای خنده هایت صدایی دیگربشنوم نرسدروزی که دستان ظریف وقشنگت رهاشوددربین بدی ها,گاهی به این دستان ظریف نگاه کن ودستهای مردانه پدرت رابگیروبدان که آن دستهافقط وفقط برای توزمخت می شوند.....فقط برای تو....  &...
8 ارديبهشت 1393

واکسن یک سالگی

سلام عزیزم زیباترین سلام هاازعمق جانم به زیباترین آفریده خدا,که به رسم جاده ها ازاودورم ,ولی به رسم دل ,بااوهیچ فاصله ای ندارم . حالت چطوره ؟خداروشکریه کم حال واحوالت بهتره ؟ به خاطرشرایط حالت که مریض بودی وتب داشتی نتونستیم واکسن یک سالگیتوسرموقع خودش بزنیم امالان که یه کم بهتری ازفرصت استفاده کردیم وبابابامرتضی بردیمت برای واکسنت.... زیادخوشحال نیستیم ,چون تازه یه کم بهترشدی ومیدونم که تواین چندروزچقدراذیت شدی وگریه کردی ...اماچاره ای نداریم وازت پیشاپیش عذرخواهی می کنیم وارددرمانگاه که شدیم اول خوشحالی میکردی چون عکس بچه های روی دیواربدجوری حال وهواتوعوض کرداماهمین که آمپولودست خانم پرستاردیدی چنان جیغی زدی که خانم پر...
2 ارديبهشت 1393

روزمادر

سلام دخترخوشمل من .سلام جیگرگوشه مامان .یه کوچولوحالت بهتره ها.....خداروصدهزارمرتبه شکر.ان شااله هیچ وقت دیگه گذرمون به دکتروبیمارستان نیفته . ان شااله هیچ مادری مریضی جیگرگوشه اش رونبینه (آمین) امروزروزقشنگیه .امروزروزسپاسگذاری اززیباترین ومهربانترین موجودهستی ست ,کسی که  من آرامش ورونق کارم رامدیون زحمتهای بی دریغش هستم ,کسی که اسمش مثل خودش پاک وبی ریاست ,کسی که بعدازگذشت سالها نه تنهاصدایش برایم تکراری نیست بلکه صدایش نوازشگرقلب خسته من است وچه احساس قشنگیست وقتی خالصانه ومادرانه ودوستانه به درددل من گوش میکنه وبا نگاه مهربانش عشق وامیددرزندگی رادرمن زنده میکنه مادرم: وقتی چش...
1 ارديبهشت 1393

دندون هفتم وهشتم

دخترم : سعی کن درزندگیت همچون باران باشی رنج جداشدن ازآسمان رادرسبزکردن زندگی جبران کنی این روزادخترکم اصلاحوصله نداره وکامل بی اشتهاشده ,هرچی که به ذهنم می رسیده که دوست داره براش درست کردم اماتحت هیچ شرایطی میل به غذانداره (املت ,آبگوشت و.....) دهنومثه سیم میبنده ویکسره نق میزنه ,شبااصلادرست نمی خوابه وهمش توخواب جیغ میکشه بعدازاون روزبیمارستان به بعد بدجورنق میزنی واعصاب خوردی میکنی فکر کنم ازدستمون ناراحتی.... چون بعدازیکسال مجبورشدم هرروز7ساعت ازتودورباشم وبطورروزانه برم شرکت واین شرایطو هنوز هیچ کدوممون بهش عادت نکردیم یه جورایی به همه داره سخت می گذره : من شرکت که میرم همش دلم پیش توی نازنینه ,خی...
24 فروردين 1393

ازدیروزتاامروز

                                                                                                            سلام به گل دخملم که این روزایه کم خداروشکرحالش بهترشده امابه هیچ چیزاشتهانداره واصلاغذانمی خوره اما خیلیییییییییییییییییییییییییییی...
22 فروردين 1393